بچه های مسجد

این وبلاگ دیگر پشتیبانی نمیشود برای ورود به سایت اصلی اینجا را کلیک نمایید.
بچه های مسجد

گویند سلام ، طلائی ترین کلید برای صعود به تالار آشنایی هاست
پس صمیمی ترین سلام تقدیم شما باد.
عرض خیر مقدم و خوش آمد گویی داریم خدمت همه شما عزیزان و مسجدی ها
پست الکترونیک: 110masjed@gmail.com
آپارات: https://aparat.com/110masjed
کانال ما در سروش: 110masjed@
آدرس: تهران -شهریار - وحیدیه - جوقین -مسجد جامع علی بن ابیطالب علیه السلام
کانون فرهنگی هنری ریحانة النبی سلام الله علیها
پایگاه بسیج کربلا

همسنگران
برنامه های ما
آیة الکرسی
شهید محسن حججی
روشنایی
تکان روشن
تعقیبات نمازهای پنجگانه
دعای فرج امام زمان(عج)
دعای سلامتی امام زمان(عج)
  • ۱
  • ۰

مرد و چاه آب

مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود. پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید. وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد. متوجه شد که ارتفاع آب خیلی پایین است؛ و بدون دلو و طناب نمی توان از آن آب کشید. هرچه گشت، نتوانست وسیله ای برای آب کشیدن بیابد. لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد.
پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند. بلافاصله، آب از چاه بیرون آمد و همه آن حیوانات از آن نوشیدند و رفتند. با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت!
آن فرد با دیدن این منظره، دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت:
خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی، به من هم نگاه کنی!

همان لحظه ندا آمد:
ای بنده من، تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود، باید بروی و آن را پیدا کنی. اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند، لذا من هم به آنها آب دادم!

تنها امید و تکیه‌گاهت رو فراموش نکن ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی