بچه های مسجد

این وبلاگ دیگر پشتیبانی نمیشود برای ورود به سایت اصلی اینجا را کلیک نمایید.
بچه های مسجد

گویند سلام ، طلائی ترین کلید برای صعود به تالار آشنایی هاست
پس صمیمی ترین سلام تقدیم شما باد.
عرض خیر مقدم و خوش آمد گویی داریم خدمت همه شما عزیزان و مسجدی ها
پست الکترونیک: 110masjed@gmail.com
آپارات: https://aparat.com/110masjed
کانال ما در سروش: 110masjed@
آدرس: تهران -شهریار - وحیدیه - جوقین -مسجد جامع علی بن ابیطالب علیه السلام
کانون فرهنگی هنری ریحانة النبی سلام الله علیها
پایگاه بسیج کربلا

همسنگران
برنامه های ما
آیة الکرسی
شهید محسن حججی
روشنایی
تکان روشن
تعقیبات نمازهای پنجگانه
دعای فرج امام زمان(عج)
دعای سلامتی امام زمان(عج)

۳ مطلب با موضوع «داستان راستان» ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

یک اندرز

مردى با اصرار بسیار از رسول اکرم یک جمله به عنوان اندرز خواست.

رسول اکرم به او فرمود:

-" اگر بگویم به کار مى‏بندى؟ "

- " بلى یا رسول الله!» "

- اگر بگویم به کار مى‏بندى؟ "

- " بلى یا رسول الله! "

- " اگر بگویم به کار مى‏بندى؟ "

- " بلى یا رسول الله! "

رسول اکرم بعد از اینکه سه بار از او قول گرفت و او را متوجه اهمیت مطلبى که مى‏خواهد بگوید کرد، به او فرمود:

" هرگاه تصمیم به کارى گرفتى، اول در اثر و نتیجه و عاقبت آن کار فکر کن و بیندیش، اگر دیدى نتیجه و عاقبتش صحیح است آن را دنبال کن و اگر عاقبتش گمراهى و تباهى است از تصمیم خود صرف نظر کن "

  • ۱
  • ۰

تا آخر هیچ یک از شاگردان نتوانست به سئوالى که معلم عالیقدر طرح کرده بود جواب درستى بدهد.

هر کس جوابى داد و هیچکدام مورد پسند واقع نشد.

سئوالى که رسول اکرم در میان اصحاب خود طرح کرد این بود:
" در میان دستگیره‏هاى ایمان کدامیک از همه محکمتر است؟ "

یکى از اصحاب: " نماز " رسول اکرم: " نه "

دیگرى: " زکات " رسول اکرم: " نه "

سومى: " روزه " رسول اکرم: " نه "

چهارمى: " حج و عمره " رسول اکرم: " نه "

پنجمى: " جهاد " رسول اکرم: " نه ".

عاقبت جوابى که مورد قبول واقع شود از میان جمع حاضر داده نشد،

خود حضرت فرمود: " تمام اینهایى که نام بردید کارهاى بزرگ و با فضیلتى است، ولى هیچکدام از اینها آنکه من پرسیدم نیست.

محکمترین دستگیره‏هاى ایمان دوست داشتن به خاطر خدا و دشمن داشتن به خاطر خداست.

  • ۱
  • ۰

 عیسی علیه السلام به حواریون فرمود: «من خواهش و حاجتی دارم، اگر قول می‌دهید آن را برآورید؛ بگویم»

حواریین گفتند: «هر چه امر کنی اطاعت می‌کنیم».

عیسی از جا حرکت کرد و پاهای یکایک آنها را شست.

حواریون در خود احساس ناراحتی می‌کردند، ولی چون قول داده بودند که خواهش عیسی را بپذیرند؛ تسلیم شدند و عیسی پای همه را شست.

همین‌که کار به انجام رسید، حواریون گفتند: «تو معلم ما هستی، شایسته این بود که ما پای تو را می‌شستیم نه تو پای ما را».

عیسی گفت: «این کار را کردم تا بدانید که عالم و دانشمند؛ از همه سزاوارتر است به اینکه خدمت به مردمان را به عهده گیرد.

این کار را کردم تا تواضع کرده باشم و شما درس فروتنی را فرا گیرید و بعد از من که عهده‌دار تعلیم و ارشاد مردم می‌شوید؛ راه و روش خود را تواضع و خدمت به خلق قرار دهید.

اساسا حکمت در زمینه تواضع رشد می‌کند نه در زمینه تکبّر، همان گونه که گیاه در زمینِ نرم می‌روید نه بر صخره و سنگِ سخت».



 استاد مطهری، داستان راستان، ج۱، ص۲۳۴-۲۳۳