چادر زن تاج سلطانی بود حافظش از شر شیطانی بود
چادر زن بر هوس غالب شود عزت زن را زحق طالب شود
چادر زن کیمیای غیرت است چون نشان غیرت ملیت است
از برون شرح درونی می دهد خشم دشمن را فزونی می دهد
صرفه دارد بهر زن در اقتصاد صرفه اش باشدعیان ازصد جهات
بر سر زن است مانند سپر حافظ زن هست هنگام خطر
غنچه ای تا هست پنهان در حجاب می کند ازاوخزان هم اجتناب
تا نقابش باز از سر می شود با نسیمی زود پرپرمی شود
حفظ چادر هست شیرین تر ز جان بهر ایرانی زعهد باستان
حفظ چادر بهر زنها جوشن است تیر جانسوزی به چشم دشمن است
حبل عصمت را بودچادرگره پوشش اندام را باشد زره
حفظ چادر مایه وارستگی است جسم زن را حافظ برجستگی است
زن بود گل،چادرش خار بدان حافظش باشد ز چشم این وآن
هر چه زن را برتری باشدحجاب حرمتش دارند برتر شیح و شاب
حفظ استقلال زن در چادر است کوکب اقبال زن در چادراست
خصم پندارد که با فرهنگ خویش می کندتحمیل بر زن ننگ خویش
غافل از آنکه زنان ما گلند بر مقام حفظ عصمت سربلند