بچه های مسجد

این وبلاگ دیگر پشتیبانی نمیشود برای ورود به سایت اصلی اینجا را کلیک نمایید.
بچه های مسجد

گویند سلام ، طلائی ترین کلید برای صعود به تالار آشنایی هاست
پس صمیمی ترین سلام تقدیم شما باد.
عرض خیر مقدم و خوش آمد گویی داریم خدمت همه شما عزیزان و مسجدی ها
پست الکترونیک: 110masjed@gmail.com
آپارات: https://aparat.com/110masjed
کانال ما در سروش: 110masjed@
آدرس: تهران -شهریار - وحیدیه - جوقین -مسجد جامع علی بن ابیطالب علیه السلام
کانون فرهنگی هنری ریحانة النبی سلام الله علیها
پایگاه بسیج کربلا

همسنگران
برنامه های ما
آیة الکرسی
شهید محسن حججی
روشنایی
تکان روشن
تعقیبات نمازهای پنجگانه
دعای فرج امام زمان(عج)
دعای سلامتی امام زمان(عج)
  • ۰
  • ۰

۱۱- حق روزه

اما حق روزه پس بدان که آن حجابی است که خداوند متعال بین زبان و گـوش و چشم و عورت و شکم تو و آتش جهنم آویختـه است ؛ تا تو را از آتش و عذاب  حفــظ نماید ؛ چناچه از حضرت رســول صلی الله علیه واله وسلم وارد شده است که «روزه سپری در برابر آتش جهنم است» پس اگر اعضا وجوارحت را با این حجاب پوشانیدی امید وار باش که از آتش و عذاب نیز در امان خواهی بود . اما اگـر اعضایت را مطلق العنان و آزاد گذاشتی و از این حجاب استفاده نکردی یا آنرا کاملا رعایت نکردی و از حدی که خدا برای اعضایت تعیین نموده بود تجاوز کردی؛ با نگاهای شهوت انگیـز و بدون ترس از خداونـد و عذاب او ؛ پس دراین صورت؛ از پاره شدن حجاب و خروج از آن در امان مباش و هیچ قوتی نیست مگر به قوت خداوند .

روزه

  • ۱
  • ۰

اسب پیر

کشاورزی جوان یک اسب پیر داشت یک روز هنگام برگشتن به خانه چون مراقبش نبود داخل چاهی بدون آب افتاد.

کشاورز جوان هر چه سعی کرد نتوانست اسب را از چاه در آورد از طرفی دلش هم به حال اسب پیر میسوخت که آن طور درد بکشد پس برای اینکه اسب زجر نکشد فکری به ذهنش رسید با بیلی که در دست داشت خاکهای اطراف چاه را داخل چاه ریخت به این نیت که اسبش زیر خاکها مدفون شود و بمیرد.!

اما اسب پیر هر بار که خاک روی بدنش می ریخت با دمش و تکان دادن بدنش خاکها را پایین می ریخت و در عین حال خاکها را روی هم کپه میکرد و چند سانتی متر بالاتر می آمد.

این کار همچنان ادامه پیدا کرد .کشاورز جوان خاک میریخت و اسب پیر خاکها را زیر پایش جمع میکردو....

تا بالاخره ارتفاع خاک به لبه چاه رسید و اسب پیر در حالی که یک کوزه پر از سکه طلا را به دندان گرفته بود از چاه خارج شد و کشاورز جوان تبدیل به مردی ثروتمند شد.

  • ۱
  • ۰

ویژه برنامه فاطمیه و چهل سالگی انقلاب اسلامی ایران
به مدت 3 شب

سخنران: حجت الاسلام حمید نظری
زمان:

سه شنبه 2 بهمن ماه

چهارشنبه 3 بهمن ماه

پنج شنبه 4 بهمن ماه

همزمان با نماز مغرب و عشا
مکان: مسجد جامع علی بن ابیطالب علیه السلام

کانون فرهنگی هنری ریحانة النبی

پایگاه بسیج کربلا

  • ۱
  • ۰

شعر لکه ننگ

بی حجابا که به صد عشوه و ننگ آمده ای      مگر از عفت و عصمت تو به تنگ آمده ای

بی حجابی تو شمشیر کشیدن به نبی است       که تو با مذهب اسلام به جنگ آمده ای

چه بدی دیدی از آیاتِ حجاب ِقرآن   که چنان بوقلمون، رنگ به رنگ آمده ای

میزنی بر سر هر برزن و کو با رخ باز           مگر ای فتنه گر از روم و فرنگ آمده ای

شهوت انگیز جوانان شدی از عشوه گری         چون که بی چادر و با دامن تنگ آمده ای

دل به دامان هوس ها زده ای، غافل از آن        که تو بر دامن دین، لکه ننگ آمده ای

روز محشر نکند فاطمه سوی تو نظر               لقمه چربی و در کام نهنگ آمده ای

  • ۱
  • ۰

فتنه

امیرالمومنین علی علیه‌السلام فرمودند:

  در فتنه ها، چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد که سواری دهد، و نه پستانی تا او را بدوشند.

  • ۱
  • ۰

غول عراقی

بچه ها یک غول عراقی رو آورده بودند؛
بهشون گفتم:

چجوری اسیرش کردین؟
اونها خندیدند و گفتند:

از شب عملیات پنهان شده بود، تشنگی بهش فشار آورده و با لباس بسیجی اومده ایستگاه صلواتی شربت گرفته و پول داده بود این طوری لو رفته بودش.

فرستنده طنز: نوجوان مسجدی متین بشیری

  • ۱
  • ۰

۱۰- حق نماز

اما حـق نمـاز پس بـدان که آن حضور در محضرخـداونـد متعال است و تـو در برابر خداوند متعال ایستاده ای ؛  پس وقتی متوجه این نکته شدی سزاوار برای تو آن است که حاضر شوی در این محضر مانند عبد ذلیلی که رغبت به تقرب و نزدیک شدن به مولایش را دارد و درحالی که از او (به سبب گناهانت ) هراس داری بــه لطف و کرم او امیدوارباش و بامسکنت و بیچارگی به تضرع و زاری بپرداز و  حضور در محضـر او را بزرگ بدان ؛ با آرامش جسم و جان و توجه کامل بـه معبـود انس و جان تواضع و اظهار بیچارگی کرده آزادیت را از عذاب و آتش تمنا کن زیرا که گناهان و خطاها  تو را در بند کشیده اند و بسوی هلاکت و نیستی برده اند ؛ و قـوتی نیست مگر بـه قوت خداوند متعال.

  • ۱
  • ۰

تا آخر هیچ یک از شاگردان نتوانست به سئوالى که معلم عالیقدر طرح کرده بود جواب درستى بدهد.

هر کس جوابى داد و هیچکدام مورد پسند واقع نشد.

سئوالى که رسول اکرم در میان اصحاب خود طرح کرد این بود:
" در میان دستگیره‏هاى ایمان کدامیک از همه محکمتر است؟ "

یکى از اصحاب: " نماز " رسول اکرم: " نه "

دیگرى: " زکات " رسول اکرم: " نه "

سومى: " روزه " رسول اکرم: " نه "

چهارمى: " حج و عمره " رسول اکرم: " نه "

پنجمى: " جهاد " رسول اکرم: " نه ".

عاقبت جوابى که مورد قبول واقع شود از میان جمع حاضر داده نشد،

خود حضرت فرمود: " تمام اینهایى که نام بردید کارهاى بزرگ و با فضیلتى است، ولى هیچکدام از اینها آنکه من پرسیدم نیست.

محکمترین دستگیره‏هاى ایمان دوست داشتن به خاطر خدا و دشمن داشتن به خاطر خداست.

  • ۱
  • ۰

حشرات کوچک

تعدادی حشره کوچولو در یک برکه، زیر آب زندگی می کردند.آنها تمام مدت میترسیدند از آب بیرون بروند و بمیرند.
یک روز یکی از آنها بر اساس ندای درونی از ساقه یک علف شروع به بالا رفتن کرد، همه فریاد می زدند که مرگ تنها چیزی است که عاید او میشود، چون هر حشره ای که بیرون رفته بود برنگشته بود.
وقتی حشره به سطح آب رسید نور آفتاب تن خسته او را نوازش داد و او که از فرط خستگی دیگر رمقی نداشت روی برگ آن گیاه خوابید.
وقتی از خواب بیدار شد به یک سنجاقک تبدیل شده بود. حس پرواز پاداش بالا آمدنش بود. سنجاقک بر فراز برکه شروع به پرواز کرد و پرواز چنان لذتی به او داد که با زندگی محصور در آب قابل مقایسه نبود.
تصمیم داشت برگردد و به دوستانش هم بگوید که بالای آن ساقه ها کسی
نمی میرد ولی نمی توانست وارد آب شود چون به موجود دیگری تبدیل شده بود.
شاید بیرون رفتن از شرایط فعلی ترسناک باشد، اما مطمن باشید خارج از پیله تنهایی، غم و ترس، تلاش برای رفتن به سوی کمال عالی است!

  • ۱
  • ۰

ادامه لشکر عقل و جهل ...

خلوص و ضدش آلودگی نیت

شهامت و ضدش خمودی

فهم و ضدش کودنی

معرفت و ضدش عدم عرفان

مدارا و ضدش پرده دری

حفظ الغیب و ضدش توطئه گری

کتمان (اسرار مردم) و ضدش افشاگری

نماز و ضدش بی نمازی

روزه و ضدش افطار

جهاد و ضدش خودداری از جهاد

ادامه در پست های بعدی ...
با ما همراه باشید...